درست در روزهایی که تلویزیون و پر بازدیدترین شبکه آن یعنی شبکه سوم سیما، دچار بحران برنامهسازی و کنار گذاشتن چهرههای خود مانند عادل فردوسیپور است و در روزهایی که خندوانه و دورهمی دیگر مخاطبان میلیونی دشت نمیکنند و روی آنتن نیستند، عصر جدید توانست مخاطبان زیادی را جذب جعبه جادویی کند. اما آنچه که برای صداوسیما و حامیان مالی برنامه عصر جدید روز متفاوتی را ایجاد کرد، فینال این برنامه در پنجشنبه هفته گذشته بود. به طوریکه، ۲۱ میلیون مخاطب مستقیم این برنامه با مشارکت در فرآیند انتخاب نفرات برتر رکورد مهمی را برای صداوسیما ثبت کردهاند تا برخی نام عصرجدید را به عنوان پربازدیدترین برنامه تلویزیونی پس از انقلاب ثبت کند. برنامه عصرجدید به عنوان پروژه جدید احسان علیخانی مجری صداوسیما توانست تلویزیون را در روزهای پرانتقاد خود به نوعی نجات دهد. ماموریتی که احسان علیخانی از پس آن برآمد و با همه انتقاداتی که به برنامهسازی او در ساختار صداوسیما وارد است، جذب ۲۱ میلیون مخاطب مستقیم و مشارکتکننده رقمی است که میتوان آن را یک موفقیت دانست.
عصرجدید از کجا آمد؟
بیست و هفتم بهمن ماه سال گذشته بود که کنداکتور شبکه سه سیما به خود یک مجموعه تازه دید. مجموعهای با عنوان «عصر جدید» ساخته احسان علیخانی که امسال «ماه عسل» را در کارنامه کاریاش نداشت. او به جای «ماه عسل» با ایدهای تازه به میدان آمد که البته ایده شکلگیری آن تازه و جدید نبود. بلکه برداشتی از برنامهسازیهای غربی در زمینه استعدادیابی بود که علیخانی تلاش کرد آن را به شکل بومی درآورد. برنامهای که البته نه فقط در یک کشور بلکه گفته میشود در ۵۸ کشور به صورت جدی دنبال و استعدادهای آنها مورد آزمون قرار میگیرند.
در ابتدا بسیاری بر این تصور بودند که این برنامه به دلیل محدودیتها، ممیزیها، دشورایها و... که در پیش رو دارد موفق پیش نخواهد رفت و با دستاندازها و بنبستهای بسیار مواجه خواهد شد. با این وجود سال گذشته «عصر جدید» با حضور چهار داور، استدیو که بیشباهت به نمونههای خارجی نبود و استعدادهایی که یک به یک میآمدند و میرفتند آغاز به کار به کرد و ادامه یافت و در نهایت ۳۱ مردادماه پس از حضور ۱۰۳۸ شرکتکننده در این برنامه ۵ نفر برتر استعداد انتخاب و در آخر قهرمان «عصر جدید» معرفی شد.
وقتی نگاه مثبتی به عصر جدید نبود
اولین و بزرگترین برنامه استعدادیابی تلویزیونی در ایران باوجود آنکه در گامهای نخست نگاه مثبتی به آن نمیرفت؛ اما به مرور همان منتقدان نیز پذیرفتند که «عصر جدید» توانسته است مخاطبهای بسیاری را پای تلویزیون بنشانند، یکدیگر را به چالش بگذارند، با شرکتکنندهها هیجانزده شوند و با داورها شروع به رایگیری کنند. حتی در این میان حواشی که در زمینه داوری، انتخاب شرکتکنندهها و... نیز صورت میگرفت به جذاب شدن این مجموعه اضافه کرد. به طوری که موجب شد حتی کسانی که تا چند ماه اول ببینده این مجموعه نبودند آنها را مجاب کند که بیننده آن شوند و منتظر شوند تا بفهمند بالاخره چه کسی قرار است استعداد برتر باشد؟
نمره قبولی برای «عصر جدید»
اما در هر صورت نمیتوان به نخستین تجربه استعدادیابی در تلویزیون نمره قبولی نداد. استعدادهایی که از سراسر کشور انتخاب و وارد صحنه رقابت شدند. به طوری که در میان فینالیستها از استانهای تهران، البرز، اردبیل، خوزستان و فارس حضور داشتند و همین پراکندگی جغرافیایی نیز میتواند یکی از امتیازات مثبت این مجموعه تلویزیونی باشد که توانسته از سرتاسر ایران استعدادها را کشف و در میدان رقابت مقابل یکدیگر قرار دهند.
حضور زنان با استعداد در «عصر جدید»
نکته شایان ذکر در این مجموعه که نمیتوان به سادگی از آن گذشت حضور پرقدرت زنان در این مجموعه بود. به طوری که با وجود تمام ممیزیها، محدودیتها و دشوارییهایی که بابت حضور زنان در مقابل دوربین صدا و سیما وجود داشت؛ اما آنها توانستند از تمام این محدودیتها عبور کنند و به جایی برسند که شاهد آن بودیم. از میان ۵ فینالیست حاضر در صحنه عصر جدید ۲ فینالیست به زنان اختصاص پیدا کرده بود و در نهایت نفر اول استعداد «عصر جدید» نیز زنی بود به نام فاطمه عبادی که با هنرمندی توانست استعداد و هنر زنان ایرانی را هرچند در نقطهای دور و محروم مانند استان خوزستان و بندر ماهشهر به رخ بکشد. ضمن اینکه فینالیست دیگر گروهی از زنان سختکوش، جوان و باانگیزهای از استان البرز بودند که باوجود تمام سختیها توانستند به عنوان دختران نینجا خود را بالا بکشند و به قول معروف با وجود آنکه در میان ۵ فینالیست پنجم شدند اما از ارزشهای آنها به هیچعنوان کاسته نشود.
غوغای نوجوانان با استعداد در «عصر جدید»
حضور نوجوانان و توجه به استعداد این قشر از جامعه نیز موضوعی بود که در «عصر جدید» به سادگی از روی آن عبور نکرد. چون به نظر میرسید در «عصر جدید» نه تنها جنسیت و قومیت مورد توجه نبود بلکه بازه سنی خاصی نیز برای حضور در این برنامه وجود نداشت. به طوری که جوانترین شرکتکننده در این مجموعه یک پسر ۱۲ ساله بود و جالب آنکه یکی از شرکتکنندههای فینالیست هم پارسا خائف نوجوان ۱۴ ساله اردبیلی بود که با حنجره طلاییاش توانست در میان ۵ فینالیست قرار گیرد و رتبه سوم را نیز از آن خود کند. همین موضوع کشف استعداد نوجوانان نیز امتیاز مثبت دیگری است که باید به این مجموعه داد.
توجه به استعداد بدون توجه به ظاهر و تیپ
از سوی دیگر بها دادن به جوانان، تفکرات آنها و اهمیت قائل شدن به قابلیتهایشان نکته دیگری که بود که در «عصر جدید» به خوبی به چشم میآمد. توجه به استعدادهای جوانی ۲۰ ساله که شاید از نظر ظاهری حایی در قاب صدا و سیما نداشت موضوعی بود که نمیتوان به راحتی از آن عبور کرد. محمد زارع جوان شیرازی موفقی بود که توانست نفر دوم در این مسابقه ارزیابی استعداد شود. کسی که باوجود نداشتن تحصیلات آنچنانی سازههایی میساخت و با آنها خود را به چالش میکشید که نه تنها داوران بلکه سایر تماشاگران داخل استدیو و ببینندگان تلویزیون را حیرت زده کرد. پسر جوانی که شاید ظاهر و تیپ و پوششاش به مذاق بسیاری خوش نیاید؛ اما در هر صورت در این مجموعه به خوبی استعداد او فارغ از ظاهر و چهرهای که داشت مورد توجه قرار گرفت و در نهایت توانست دومین استعداد برتر این مجموعه شود.
کپی کنید، اما درست این کار را انجام دهید
در هر صورت کپیبرداری از برنامههای موفق جهان در صورتی که به شکل الگوبرداری درست باشد به نظر نمیرسد کار اشتباهی باشد. چون به هر حال «عصر جدید» نشان داد که میتوان کپی کرد؛ اما به شرط آنکه آن کپی به درستی صورت گیرد. احسان علیخانی به همراه چهار داور خود توانست حدود ۷ ماه مردم ایران را به شکل خوب و قابل قبولی سرگرم کند و کسی نمیتواند منکر آن شود. حالا که فصل اول «عصر جدید» به پایان رسید انتظار میرود که این روند به درستی پیش برود و «عصر جدید» بعدی به گونهای باشد که انگیزه مردم را برای کشف استعدادهایشان بیشتر کند. اتفاق خوشایندی که شاید در این شرایط و وضعیت دلمرده اجتماعی، اقتصادی و... کشور بتواند انگیزهای باشد برای دلخوشی استعدادهایی که هنوز در این آب و خاک کشف نشدهاند.
نظر شما